خواستم زندگیم زیبا باشه
خواستم متفاوت باشه
خواستم بهترین باشع
خواستم تو چش باشه
هی روزگار
ببین ب کجا رسیدم
میبینی
قشنگ دارم خودم ازش لذت میبرم
ادم ک دلش خوش باشه ب خیالاتش
اون ب هیچ جا نمیرسه
حکایت ی ادمی مثه منه
دلم برا اینجا تنگ شده بود
برا گذشته ای ک اشتباه محض بود
ادم با همین اشتباهاش بزرگ میشه
رشد میکنه
بالغ میشه
ولی
گاهی بدجور خنجر میخوره
چقد زود دیر شد
دیروز بچه بودم
دیروز هیچی حالیم نبود
ب خودم ظلم کردم ک خواستم بزرگ شم
ب خودم ظلم کردم ک عاشق شدم
ب خودم ظلم ک عقلمو دادم دست احساساتم
اینه ی زندگیه متفاوت ک میخواستم
تمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
ی روزی این وبلاگ تفریح همیشگیم بود
باحال ترین تفریح من بود
هع
تمام شد
الان بجاش شده ...
خوش گذشت گذشته
اما چ فایده ک گذشته
زندگی همین است .تو باید همین را ببینی سعی نکن که زندگی را تغییر دهی . زندگی تغیر دادنی نیست. این انسان است که تغییر میکند نه دنیا ونه جهان . خودت را درست کن .دنیایت را تغییر نده این دنیا زیباست فقط خودت را تغییر بده .زمانی که خودت را درست کردی آن زمان این دنیا برایت شیرین تر از عسل خواهد شد . ودوست داری هیچ وقت از این دنیا نروی .ولی توجه داشته باش تو توی دنیا مسافر هستی.
روووووووووووووووووووووووح
تهـــــــــــــــــــــــــــــــــــی
من مثه روحم هّ
همه جا بودم پّ
از بچی بد شانس بودم
....
شاید در زندگی امید را از دست دهیم ولی خدا هست خدایی ک میبیند و کمک میکند و
ب انسان بال پرواز میدهد
پرواز در اوج خوشی
ببین روزگار
میخوام بات بجنگم
میخوام بهت ثابت کنم ک من برندم
بفهم با کی طرفی
ب من میگن تاریک شب
دوستام میگن دیونم
باشه روزگار من دیونه
من احمق ولی نشونت میدم ک میبره
من
منی ک این همه سال زندگی کردم
نمیزارم از این ب بعد نابود شم
من برندم و میبرم
اینده من روشن تر از خاموشیس ت ک تو برا من خواب دیدی
بچرخ تا بچرخیم روزگار
خب ی چیز بنویسم بعدا برم
خیلی وقته چیزی ننوشتم
همین بگم زندگیم در گذره اخرشم درگذره
امیدوارم تو زندگیتون موفق باشید ب بنبست نخورد ناامید نشید
خدا خیلی مهربونه قدر خدا رو بدونید
کسی با انصاف تر و مهربون تر و دل رحیم تر از خدا پیدا نمیشه
دارم اینا رو میگم ولی خودم بعضی اوقات کم کاری میکنم
این ی نصیحته دوستانس
قدر خوبیاتونو بدونید
ی روز هممون تو قیامت جمع میشیم
اون روز شرمنده نباشیم
چرا واسم دیگه دنیا بی معنی شده
دلم ی جایی میخواد ک همه تنهایم رو یادم بره
ی جای یادم بره کیم و کجای این دنیا هستم
چقــــــــــــــــــــــــــــــدر عوض شدم
چقــــــــــــــــــــــــــــــدر تغییر
الکی مثلا من ی ادم دیگه شدم
سرم را بر بالین خدا میزارم او تنها ارامش دهنده من
و تنها اوست ک میتوانم ب او تکیه کنم
ممنونم ای پروردگارم
باز من
تنها
اره من همون تنهای تنهام چیکار کنم تنهایی مو با کی با کی شریک کنم؟
اینقد تنها شدم
ک حتی ابم فهمیده
اب
اره اب ابم فهمیده کمبود ی نیاز دارم نیاز ب بودن...
بحساب قرار بود موقع مدرسه اینورا پیدام نشع
هعی
ب هر حال کم کم بدبختی هامون شروع میشه تازه اول بدبختی هامونه با این همه درس و...
خیلی وقته دیگه ن حوصله خودمو دارم ن اطرافیانم
دیگه دنیا برام نشاط اور نیس
شدم مثه ادمایی ک مشکل روحی دارن
خودم هم نمیدونم چطور یهو عوض شدم
اونم خیلی یهویی ک خودم هم احساسش نکردم
اما حالا میدونم ی چیز نمیزاره باز مثه گذشته باشم
اما نمیدونم چی باعثش شده